|
دراین تحلیل نظام آموزش رسمی کنونی مورد نقد قرار می گیرد و با اعداد و ارقام واقعی اثبات می شود نظام آموزش رسمی بعد از دبستان در ایران نسبت به کل درآمد کشور بسیار هزینه زا است در حالی که بهره وری آن مناسب نیست۔ تلاش می شود راهکارهای اجرایی و کاربردی جهت جهش در بهره وری نظام آموزشی کشور ارائه گردد۔ شاید با مطالعه این تحلیل گفته شود مطلب تند است و اگر نظام آموزش بعد از دبستان بهره وری اندکی دارد پس این همه دکتر و مهندس و لیسانس و فوق لیسانس حاصل چه نظام آموزشی است؟ آری ما مدرک بدست زیاد داریم ولی چند درصد آنها قبل از شروع کار و تجربه اندوزی حین انجام کار و بدون آزمون و خطاهای بسیار زیاد و بسیار پرهزینه، از ابتدا دارای دانش و تخصص در حد مدرکی که در دست داشته اند بوده اند؟ كل درآمد محقق شده بودجه عمومي دولت در سال 1398 حدود 350 هزار ميليارد تومان بود كه حدود 60 هزار ميليارد تومان آن در آموزش و پرورش، حدود 14هزار ميليارد تومان آن در آموزش عالي و حدود16.5 هزار ميليارد تومان آن در دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور هزينه شد. هزينه دانشگاه هاي تحت پوشش وزارت علوم در سال 98 حدود 14 هزار ميليارد تومان و در سال 99 به حدود 20 هزار ميليارد تومان رسيد. بودجه دانشگاه هاي علوم پزشكي در سال 99 حدود 19 هزار ميليارد تومان مي باشد كه نسبت به سال 98 حدود 15 درصد افزايش بودجه داشته اند. بودجه كمر شكن دانشگاه هاي علوم پزشكي ايران را اينجا مشاهده فرمائيد كل بودجه آموزش و پرورش و آموزش عالي ايران طبق آمار فوق در سال 1398 حدود 90 هزار ميليارد تومان بود و درآمد محقق شده دولت نيز به حدود 350 هزار ميليارد تومان رسيد يعني سهم بودجه آموزشي كشور به درآمد كل كشور 90 به 350 بوده يعني حدود 25.5% درآمد كشور صرف آموزش مي شود. در جدول زیر مقدار بودجه آموزشی در برخی از کشورهای توسعه يافته جهان بر اساس جدول بودجه آموزشی اتحادیه اروپا در سال 2013 و همچنین بودجه آموزش و پرورش ژاپن و آمریکا دراین سال آورده شده است:
سالانه ۹۰ هزار میلیارد تومان هزینه جاری بعلاوه صدها هزار میلیارد تومان ارزش ساختمان ها و امکانات و تجهیزات تحت اختیار مدارس و دانشگاه ها و مراکز آموزشی تحت پوشش دولت برای چیست؟ آیا از نظام آموزش و پرورش جز چند سال اول دبستان که کودکان خواندن و نوشتن و محاسبات عمومی ریاضی را می آموزند ما بقی تحصیلات برای کسانی که تا دیپلم ادامه تحصیل می دهند ثمره ای باقی می ماند؟ آیا میلیون ها نفر که بعد از دیپلم ادامه تحصیل نداده اند، ۱۲ سال مدرسه رفتن و صرف صدها هزار میلیارد تومان نتیجه ای جز آموزش های دوره دبستان در زندگی و کارشان مفید فایده بوده است۔ آیا دیپلم داشتن به معنی تخصص داشتن است؟ آیا اکثریت مطلق دیپلمه ها به یک زبان های خارجی می توانند گفتگو کنند؟ آیا هیچ دانش کاربردی که به واسطه آن دانش بتوانند شغلی ایجاد کنند یا شغلی بیابند کسب نموده اند؟ دیپلم های ما چه تخصص کاربردی دارند۔ جهت شفاف شدن هدف این مبحث و حرکت به سمت نتیجه دو خاطره نقل می نمایم۔ سال ۱۳۸۰ در بخش حفاری چاه های گاز میدان تابناک فعالیت میکردیم۔ کارشناسان و مهندسین کم تجربه چینی شرکت cnpc چین مسئولیت حفاری میدان را بر عهده داشتند و نظارت بر عهده شرکت ایرانی بود یک روز در حین حفاری در عمق حدود ۲۰۰۰ متری حرکت مته حفاری در حال توقف بود و نزدیک بود که مته و ابزار حفاری در چاه قفل شوند کارشناسان ارشد حفاری شرکت چینی هر چه تلاش می کردند نمی توانستند تجهیزات را نجات دهند فرصت بسیار اندک بود از مبارزه بین مسول حفاری و چاه، زمین منطقه به لرزه درآمده بود اما نتیجه ای حاصل نمی شد ناگهان ناظر ارشد حفاری که یک ایرانی باتجربه با مدرک سیکل بود خود را به بالای دکل رساند به سرعت رئیس حفاری چینی را کنار زد وخود کنترل دکل حفاری را بر عهده گرفت چند دقیقه مبارزه سخت بین ایشان و فشار زمین به تجهیزات، همه را بهت زده کرده بود به ناگاه لرزش زمین به اتمام رسید و ایشان توانست کنترل دکل حفاری را در اختیار بگیرد و اجازه ندهد مته و تجهیزات در آن عمق قفل شوند۔ کل این مبارزه سخت مسولین دکل چینی و متخصص ایرانی با فشار زمین جهت خفه کردن چاه کمتر از ۵ دقیقه طول کشیده ۵ دقیقه ای خاطره انگیز و ماندگار اما کسی که چاه گاز حفاری شده را نجات داد و از حدود ۵۰ میلیارد تومان خسارت جلوگیری کرد یک ایرانی متخصص با تجربه وبا تحصیلات مقطع نهم یا سیکل بود۔ نمونه های متعددی از چنین افراد شاخص و افتخار آفرین در صنعت حفاری ایران وجود داشته اند که با مدارک تحصلی پائین از صدها مهندس و دکتر حفاری کارآرایی بیشتری داشته اند۔ خاطره دیگر اینکه اوایل سال ۱۳۸۴ یک روز وقتی روی سکوی حفاری دریایی بودم مشاهده کردم کارشناس یک شرکت اروپایی مطرح، در حال کار روی تجهیز نمودار گیری از چاه است این تجهیز در ظاهر لوله حدود ۳ اینچی بود که از بهم پیوستن حدود ۵ لوله ۴ متری تشکیل شده بود و توسط سیم فلزی قوی به عمق های مختلف چاه فرستاده می شد و با ارسال انواع سیگنال ها از قبیل سیگنال صدا، سیگنال گاما و سیگنال های دیگر، اطلاعات مد نظر را دریافت و با تجزیه و تحلیل زمان و چگونگی بازگشت سیگنال ها، وضعیت زمین و نوع سنگ و سایر مشخصات در آن عمق مشخص می گردید۔ از این کارشناس پرسیدم مدرک تحصیلی شما چیست پاسخ دادند بنده مدرک کارشناسی ارشد دارم گفتم چه رشته ای و کدام دانشگاه پاسخ دادند بنده ۸ سال پیش با مدرک دیپلم در شرکت برای سمت تخصصی این تجهیز استخدام شدم و طی این مدت ابتدا مدرک تکنسین سپس کارشناس و بعد مدرک کارشناسی ارشد الکترونیک و ابزاردقیق این تجهیز را اخذ نمودم در این مدت نیز هر سال چند ماه آموزش تئوری و عملی حین انجام کار کسب نمودم و اکنون تسلط نسبتا کاملی به الکترونیک و ابزار دقیق این تجهیز مهم دارم۔ این تجهیز سالانه میلیون ها دلار درآمد برای آن شرکت کسب می کرد و اطلاعات حاصل از آن برای شرکتهای حفاری و بهره برداری از اهمیت بالایی برخوردار بوده است۔ ایشان گفتند کلیه امتیازات و حقوق و مزایای بنده با کسی که از دانشگاه های مطرح اروپایی مدرک کارشناسی ارشد گرفته اند هیچ تفاوتی ندارد۔ این است تفاوت آموزش هدف محور و کاربردی با آموزش بی هدف و شدیدا پر هزینه در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران۔ جوان ایرانی دیگری در آن سکوی حفاری از طرف یک شرکت مطرح خارجی به عنوان کارشناس گل حفاری مشغول کار بود این جوان حدود ۲۲ ساله با مدرک سیکل وارد آن شرکت شده بود و با آموزش های تئوری و عملی مدرک دیپلم گل حفاری از شرکت اخذ کرده بود۔ اما در ایران طی دوره ۱۲ ساله بیش از ۷۰۰ هزار میلیارد تومان در سیستم آموزش و پرورش هزینه می شود تا چند میلیون نفر از کودکی تا نوجوانی مدرک دیپلم کسب کنند نتیجه صرف ۷۰۰ هزار میلیارد تومان توسط دولت و میلیاردها تومان توسط خانواده ها و صرف دوازده سال از بهترین دوران عمر هر یک از این جمعیت میلیونی چه بوده است؟ چند درصد از آنچه در این ۱۲ سال آموخته اند در زندگی کاری و شخصی این جمعیت بزرگ مورد استفاده قرار گرفت؟ چند درصد از این درس ها و تمرین ها و وقت صرف کردن ها در واقع هدر رفتن عمر این افراد و ثروت ملی بوده است؟ طی ۴۰ سال گذشته به قیمت های امروز حدود دو ترلیون تومان در آموزش و پرورش هزینه شده حاصل آن دقیقا چه بوده است۔ با این دو ترلیون تومان چه ها که نمی شد کرد با نصف مبلغ دو هزار هزارمیلیارد تومان می توانستیم صدها کارخانه بزرگ در داخل و خارج کشور راه اندازی کنیم و برای همه جویندگان شغل مشاغل مناسب تامین نمود۔ آری آموزش مقطع ابتدایی باید عمومی باشد وهمه خانواده ها را تحت پوشش قرار دهد اما آموزش بعد از ابتدایی می بایست تخصصی و بر حسب علاقه و استعداد افراد تنظیم گردد و شرایط متفاوتی برای این نوع آموزش در نظر گرفته شود۔ در آلمان بعد از دوره ابتدایی دانش آموزان سه نوع دبیرستان را می توانند انتخاب کنند آنهایی که از نظر تئوری و نظری توانایی کمتری دارند به دبرستان های فنی و حرفه ای می روند البته اگر در دوران تحصیل در این مقطع نمرات خوبی کسب کنند می توانند در رشته اقتصاد یا پزشکی نیز در دانشگاه ادامه تحصیل دهند۔ دبیرستان دوم برای رشته اقتصاد و مالی و پزشکی است و دبیرستان سوم که افراد با استعداد های بالاتر وارد می شوند و در انتها امتحان جامع از آنها گرفته می شود و بر اساس نتیجه آن در رشته ها و دانشگاه های مختلف ادامه تحصیل می دهند۔ لازم است سازمان ها،شرکتها و بخش خصوصی که در زمینه آموزش های تخصصی قبل از شروع کار یا حین انجام کار هزینه کنند می بایست از طرف قانون مورد حمایت مالی دولت قرار گیرند و اینگونه هزینه های آموزشی در کاهش مالیات و اعطای تسهیلات مالی و وام های کم بهره لحاظ گردد۔ اما وضعیت در دانشگاه ها نیز بهتر از آموزش و پرورش نیست دانشگاه ها میلیون ها مدرک بدستی تحویل جامعه می دهند که بیش از ۸۰% آنها هیچ تخصص کاربردی ندارند منتها بخاطر مدرکی که گرفته اند تبدیل به افراد متوقع و منتقد شده اند و از اینکه نمی توانندشغل های با حقوق مناسب و موقعیت اجتماعی مطلوب کسب کنند ناراحت و بعضا گوشه گیر یا سردرگم می شوند و بسیاری از آنها تا مدتها بیکار می مانند در خانه پدر منتظر یافتن شغل مناسب بلاتکیف باقی می مانند۔بسیاری از این افراد دیگر حاضر به انجام کارهایی مثل نجاری، مکانیکی، دامپروری، کارهای تعمیراتی و سایر شغل های عمومی نیستند، برخی به خارج از کشور مهاجرت می کنند۔ وقتی نظام آموزشی کشور سالانه صدها هزار لیسانس و فوق لیسانس که از کمترین تخصص کاربردی برخوردار هستند را تحویل جامعه می دهد و بخش دولتی و خصوصی ظرفیت جذب حتی ۳۰% آنها را ندارند چه دلیل دارد این همه هزینه شود و عمر عزیز جوانان تلف شود با کدام منطق این مسیر اشتباه به سرعت در حال طی شدن است و کمتر به عواقب و نتایج آن تفکر و تعمق می شود و راهکار اساسی برای اصلاح این مسیر پر هزینه اندیشیده نشده و نمی شود؟! با توجه به توضیحات فوق جهت جهش در توسعه کیفی نظام آموزشی کشور پیشنهادهای ذیل ارائه می گردد: ۱- دروس به دو بخش اجباری و اختیاری تقسیم بندی شوند و دروس کاربردی مانند ادبیات فارسی( خواندن، نوشتن و قوائد زبان)، ریاضیات و علوم عمومی اجباری و سایر دروس اختیاری باشند اما به روش های مختلف دانش آموزان و والدین تشویق شوند که سایر دروس را نیز تحصیل کنند۔ در کنار دروس اجباری دانش آموز موظف باشد چند درس کاربردی را انتخاب و تا پایان دبستان ادامه دهد۔ مثلا آموزش برنامه نویسی انواع نرم افرارها، آموزش سخت افزار کامپیوتر، آموزش سخن گفتن گفتگو و مکاتبه با حداقل یک زبان خارجی، آموزش مکانیک خودرو، آموزش آشپزی، آموزش مدارهای الکترونیکی ساده، آموزش تکنیک های دوست یابی و مذاکره، آموزش شیمی ساده و ۔۔۔ ۲- از مقطع دبیرستان بیشتر روی دانش های کاربردی خاص تمرکز شود بگونه ای که دانش آموز بعد از دبیرستان حداقل یک تخصص کادبردی که بتواند با آن دانش شغلی بیابد آموخته باشد ۳- مقطع دبیرستان تا ۴ سال اجباری و دو سال آخر مخصوص کسانی باشد که می خواهند حرفه و تخصص خاصی بیاموزند و بر حسب میزان موفقیت و تخصصی که کسب می نمایند مدرک رتبه یک حرفه ای رتبه دو یا رتبه سه حرفه ای به آنها اعطا شود ۴- دانشگاه ها نیز باید به سرعت از روش های کم نتیجه و با بهره وری اندک موجود فاصله بگیرند و آموزش های کاربردی دوران دبیرستان را تخصصی تر و حرفه ای تر نمایند و پروژه های فارغ التحصلی صرفا بر حسب نیاز صنایع سازمان ها و نهادها تعریف شوند و پروژه های فارغ التحصیلی بی مصرف مضحک از دانشگاه ها ریشه کن شوند ۵- مقرراتی که طبق آنها بر حسب مدرک حقوق و مزایا و ارتقا کارکنان تعیین می شود به جد تغییر اساسی نمایند بگونه ای که ارزشیابی های سالانه آزمون های داخلی و مصاحبه که بر حسب دانش و تخصص ارتقا شغلی و حقوق و مزایا تعریف می شود بجای عامل بی خاصیت هزینه زای گمراه کننده مدرک تحصیلی بنشیند این موضوع می بایست در شرکتها و سازمانها به عنوان بخشنامه و دستورالعمل اجرایی ابلاغ گردد۔ یکی از دلایل اصلی و ریشه ای هجوم جوانان جهت اخذ مدرک بهره گیری از امتیازات شغلی برگه کاغذی بنام مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکترا است۔ امتیازات ناشی از مدرک باید جای خود را به امتیازات ناشی از تخصص بدهند۔ بدون تخصص نمی توانیم به مردم، به میهن به اسلام و نظام جمهوری اسلامی خدمت چندانی بنمائیم۔
+ نوشته شده در جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ساعت 13:23  توسط سید حسین میرافضلی
|
|